طوفان فکری، به طور یقین یکی از بهترین روشها برای فعال سازی ذهن دانش آموزان است. همیشه این سؤال مطرح است که ما چگونه می توانیم به بهترین پاسخ ها در بحرانها، معضلات، مسائل مختلف و... برسیم؟ آیا اصلا بهترین وجود دارد؟! یا اینکه باید بهترین را فراموش کرد؟
 
شاید این یک دغدغه اساسی باشد، اما یقینا در کلاسهای خلاق می توان به بهترینها دست یافت. در کلاس های سنتی بهترین راه با پاسخ، همان راهی است که معلم ها در ذهن دارند. راهی که معلم ها نیز از معلم هایشان یاد گرفتند. اما در کلاس های خلاق بهترین پاسخ، داشتن پاسخهای متعدد و متنوع است. اگر ما در حل مشکلات، چندین راه حل داشته باشیم در صورتی که هر یک از این راه‌ها به نتیجه نرسد، راههای دیگری نیز برای رسیدن به جواب وجود دارد. تا افکار افراد به دست می آید.هر یک از کلاس های نابغه ها، در نوع خود بی نظیر است. هر معلمی به روش خود خلاق و نو آور است. پس به تعداد بچه ها و معلم ها می توان روش های خلاق و نوآورانه برای تدریس و پیشرفت کلاسها ارائه داد.نکته مهم دیگر در روش‌های خلاق این است که هر مسئله در گروه و در اثر تعامل و تعالی در کلاس طوفان فکری وقتی که بچه ها شروع به تولید ایده های نو می کنند، شنیدن ایده های نو، باعث ایجاد جرقههای ذهنی در ذهن تک تک دانش آموزان می شود. اما برای آنکه فضای مناسب برای تحرک ذهنی و فضای مطلوب طوفان ذهنی ایجاد شود. باید به موارد زیر توجه کرد:
 
١- باید به بچه ها پر و بال بدهیم تا ذهنیاتشان را به روی کاغذ بیاورند یا در کلاس مطرح کنند، هر آنچه که جلوی ذهن باز بچه ها را بگیرد، باید با آن مقابله کرد. ۲- معلم نقش اساسی در کلاس درس دارد، ولی نقش معلم نباید مبتنی بر جبر و زور و یا فشار باشد. معلم، مدیری است که کلاس را به بهترین شکل پیش می برد و در اداره کلاس از توانایی همه بچه‌ها استفاده می کند. ٣- وقتی هر دانش آموز ایدهای ارائه میدهد، گویا حریم خجالت را می شکند، آنها باید حرف بزنند، چون حرف زدن در کلاس حق طبیعی آنهاست. ۴- وقتی ایده های زیادی در کلاس مطرح شود، در اثر شنیدن نظریات دیگران، عقاید تک تک بچه ها و حتی خود معلم پربار و شکوفاتر میشود. ۵- ارزشیابی به روش های سنتی می تواند به مثابه ی سمی باشد که تفکر خلاق را می کشد و در نطفه خفه می کند. ۶- مهمترین اصل در کلاس، آزادی تفکر، اندیشه و احساس بچه هاست. هر کس باید بداند که سخن او شنیده میشود، مورد تمسخر قرار نمی گیرد و همه از اینکه او نظرش را بیان داشته، سپاسگزارند. ۷- میتوان با استفاده از طوفان فکری کلاس را به سمت درس مورد نظر و تولید ایده سوق داد. مثلا اگر درس امروز علوم است، می توان خاصیت آهنربا و مغناطیس را با همین روش تدریس کرد و یا در درس اجتماعی و مدنی می توان به مسئله بهداشت در شهر یا کشور مورد نظر پرداخت و از بچه ها بخواهیم این موضوع را در جلسه ای مورد بررسی و نقد قرار دهند. ۸- هر یک از کلاس های نابغه ها، در نوع خود بی نظیر است. هر معلمی به روش خود خلاق و نو آور است. پس به تعداد بچه ها و معلم ها می توان روش های خلاق و نوآورانه برای تدریس و پیشرفت کلاسها ارائه داد.
 
کلاس درس، می تواند به یک کلاس شگفت انگیز تبدیل شود. بچه ها باید هر روز در کلاسها نو شوند. ما نباید بچه ها را به سنت های نابارور، غلط و آنچه که خود در گذشته یاد گرفته ایم عادت دهیم. البته این گفتار به معنای حذف سنتها یا هنجارهای کهن نیست. اما در مدرسه ی نابغه ها، هدف ایجاد شگفتیها و ایجاد تغییر در فضای کلاس است، آنچه باعث دلزدگی، افسردگی و خستگی می شود، یکنواختی و عدم ایجاد شوق در دانش آموزان است.
 
گفته میشود عروس جوانی برای شوهر تازه دامادش سوسیس و تخم مرغ می پخت اما پیش از آنکه سوسیس را توی تابه بگذارد سر و تهش را با کارد می گرفت. وقتی شوهر دلیل این کار را پرسید، تازه عروس جواب داد که مادرش سوسیس را همیشه به همین صورت سرخ کرده است. بعدها که عروس و داماد در خانه مادرزن میهمان بودند و با همین غذا از آنها پذیرایی شد تازه داماد موضوع را با مادر زن در میان گذاشت. مادرزن شانهای بالا انداخت و گفت که مادر خودش هم همیشه همین روش را در پخت سوسیس به کار می برد. بالاخره تازه داماد موضوع را با مادر بزرگ نوعروس در میان گذاشت که چرا سر و ته سوسیس را پیش از سرخ کردن همیشه با کارد می گیرد؟ مادربزرگ بدگمان به تازه داماد زل زد و جواب داد: «چون تابه من کوچک است و سوسیس درسته توش جا نمی گیرد».
 
این داستان یک درس اساسی دارد و آن اینکه انسان ماهیت و ذاتا به داشته‌های سنتی و عادات خود چسبیده است و به سادگی نمی تواند از آنها دل بکند. این عادات پایه کنشهای اجتماعی ماست اما باید به بچه ها یاد بدهیم که آنها می توانند نه تنها مثل ما فکر نکنند، بلکه بهتر از ما بیاندیشند و تفکر کنند. اما چگونه می توان کلاسی متفاوت ایجاد کرد؟ یکی از بهترین شیوه‌های طرح سؤالات متفاوت و نو است که به ذهن و اندیشه بچه‌ها و طراوات و شادابی می بخشد.
 
منبع: جامعه‌شناسی نخبه‌پروری، مهرداد ناظری، چاپ دوم، نشر علم، تهران 1396